حقیقت و شادمانی

جستاری در باب متون یارسان

… ابن جوزی، متکلم بزرگ قرن ششم هجری، گفته است؛ اهل کلام هیچ‌گاه روی رستگاری را به خود نخواهند دید چرا که اینان از جمله زنادقه‌اند.
این سخن در زمانه‌ای گفته شده که یکی از مهم‌ترین رخدادهای آیینی و اجتماعی و سیاسی در  غرب ایران شکل  گرفته؛ آیینی که آن را «آیین حقیقت» و «اهل کلام» خوانده‌اند. این آیین در  اواخر قرن اول هجری از سوی بهلول ماهی بنیان گذاشته می شود، و از آن پس طی هفت دوره  هر بار به صورت دیگر در می‌آید و هفتن با نام‌های دیگر پدیدار می شوند تا می‌رسد به قرن هفتم و هشتم؛ دوره‌ی آشکاره‌گی حقیقت به روایت دفاتر یارسان.
شاید روزی روزگاری از پس فرونشستن توفان شرق‌شناسی و موج سنگین گذر ترجمه‌اندیشی و سلطه‌گری اساطیر یونانی و متافیزیک افلاتونی، که هنوز نیز در پیوند با قدرت و آپاراتوس آکادمیک ادامه دارد، این متون کوچک رازآمیز و خاموش نیز امکان و فرصت خوانده شدن یابند. من با این «کلام»خوانی‌ها به زیست جهان کودکی و جوانی خودم باز گشته‌ام، هم به قصد اندیشیدن فلسفی در باب این متون که فقدانش همچنان بزرگ‌ترین فقدان‌ها در ارتباط با آیین یارسان است و هم از آن روی که نشان دهم چرا آیین یارسان در زبان هورامی/گورانی پدید آمده است؛ زبانی که پیش‌تر فاقد محتوای دینی بوده است؛ زبانی ناتوان از پذیرش و بازنمایی متافیزیک…

 

برای دریافت کتاب بر روی تصویر بالا کلیک کنید