مقدمهی «پروبلماتیکا»: مواجهه با عکسهای علی اسداللهی و وادارشدن به فکرکردن به آنها برای ما تجربهی درخشانی بود. همان نخستین بار که با عکسهای اسداللهی طرف شدیم به سرمان زد هر یک از ما دربارهشان چیزکی بنویسد که بتواند حُکم یکجور مداخلهی تحلیلی-انتقادی را پیدا کند. هر چه باشد مدتهاست همه میدانیم که «اثر»، چه هنری چه غیر آن، اساساً در ساحت نقد است که شروع به سخنگفتن میکند. تا پیش از آن، در بهترین حالت فقط تأثرات و دریافتهای بیواسطه وجود دارند. از این حیث، یادداشتهایی که اینجا گرده آمدهاند هر یک، به نوبهی خود، در تکاپوی نقادی اثر بودهاند، و نقادی چیست جز واداشتن اثر به اینکه آنچه دارد میگوید و انجام میدهد را به صدای بلند و رسا اعلام کند؟
دربارهی مجموعهی عکس علی اسداللهی: دست تقلایی است از رویارویی با موقعیتی عارضشده بر انسان. دست از شکلافتاده، دست بیشکل، دست بیگزند مانده و دستی محو شده، همانقدر که نشانهی یک وضعیت میشوند خود شمایلی از غیاب نیز هستند. غیابِ یک جهانِ دیگرگون. در این مجموعه سعی کردهام با احضارکردنِ «دست«ها در تصاویر به کلیتی منسجم از موقعیتی انسانی دست بیابم. دستها بازماندهی مواجهه با تاریخی هستند که بر بدنها رفته است. هر دست علاوه بر بدن گوشتیِ خویش، عضوی است از کلیت یک پیکرهی هیولایی. پیکرهی یک وضعیت، یک جهان. پیکرهی قدرت. دستان چیره و دستان مغلوب. دستان سرکوبگر و دستان سرکوبشده. دستان پیروز و دستان بازنده. دستان حاضر و دستان غایب. دستانِ مرکز و دستان حاشیه. دستانِ زندگی و دستان مرگ. دستانی که بستر رویاهای جهانی بهترند و دستانی که تجسد تباهی یک تاریخند.
برای خواندن یادداشت ها روی تصویر فوق کلیک کنید.