چکیده: روند صلح کنونی در رابطه با مسئلهی کُرد در ترکیه میتواند راهِ عادیسازی سیاست و دموکراتیزاسیون را در ترکیه هموار کند، اگر فرصتهای موجود از دست نروند. کُنشگران اصلیای که چپ کُرد را در ترکیه نمایندگی میکنند، یعنی PKK و HDP (پیشتر BDP)، همه به یک اندازه بخش مهمی از روند صلح هستند. بهطور خاص، HDP (حزب دموکراتیکِ خلقها) پُتانسیل این را دارد که در آیندهای نزدیک به بازیگری سازنده در دموکراتیزاسیون ترکیه بدل شود. این مقاله استدلال میکند که آن جریان چپِ کُرد که در سطح دموکراتیک و پارلمانی قرار دارد، و بهتازگی HDP، میتواند به دموکراتیزاسیون ترکیه کمک کند، اگر بتواند برای سیاستگذاریِ چپِ آزادیخواه (libertarian left) در سیاست ترکیه جایی باز کند؛ سیاستگذاریای که از سوی همهی احزاب سیاسیِ موجود کنار گذاشته شده است.
***
مقدمه
روند صلح کنونی (تاریخ انتشار مقاله: تابستان ۲۰۱۴. م) بین حکومتِ تحت هدایت حزب عدالت و توسعه (AKP) و چپِ کُرد تحت نمایندگی حزبِ کارگران کُردستان (PKK) و حزب دموکراتیکِ خلقها (HDP) – جانشین جدیدِ حزب پیشینِ «صلح و دموکراسی» (BDP) – دستاوردی استثنایی است. پس از حدود سی سال درگیری مسلحانه بین نیروهای لشکری و کشوری ترکیه و گروههای شبهنظامی PKK هردو طرف توافق کردند که نزاع را پایان دهند و صلحی دائمی برقرار کنند. با وجود اتهامات فساد نسبت به حکومتِ AKP و شکاف AKP با فتحالله گولن درون راستِ محافظهکار، روند صلح تعهد بازیگران عمدهی خود (AKP، BDP-HDP و PKK) را حفظ کرده است. تضاد بین حکومتِ AKP و گروهِ فتحالله گولن (Cemaat / جماعت) ضربهای به روند مذاکرات صلح نزده است. این مقاله میکوشد از چشماندازی عینی، بر سیاست و رتوریکِ چپِ کُردِ واجدِ جایگاه قانونی و پارلمانی (یعنی خطِ سیاسیِ BDP-HDP) نوری بیندازد و توضیح دهد که این جریان چگونه میتواند به دموکراتیزاسیونِ ترکیه کمک کند.
هرچند AKP و خطِ BDP-HDP هردو ریشههایی در ضدیت با وضع موجود دارند، این دو سنت سیاسی اشتراک چندانی ندارند. حزب عدالت و توسعه خود را یک جنبش «دموکراتیکِ محافظهکار» میخواند. هرچند «دموکراسی محافظهکار» اصطلاح تازهای به نظر میرسد، در سیاستِ ترکیه بههیچوجه مفهومی جدید نیست. این اصطلاح نشانگر بازتفسیری از یک سنت سیاسی موجود در راست میانهروی قدیمیِ ترکیه و گسستی از پوپولیسمِ دینیِ کهنهی راست اسلامگرای سابق است.(۱) برای نمونه، درحالیکه راست اسلامی سابق، اتحادیهی اروپا را بلوک مسیحی میدانست، AKP پروژهی جمهوری ترکیه در ادغام با غرب و عضویت در اتحادیهی اروپا را پذیرفته است.(۲) علاوهبراین، AKP با پذیرش این ایده که ترکیه به هردو تمدن اسلامی و اروپایی تعلق دارد و میتواند نمایندهی تمدن اسلامی درون اتحادیهی اروپا باشد، مکاتبِ اسلامگرایانه و غربگرایانه در سیاستِ خارجی را به هم آمیخته است.(۳)
در مقابل، خطِ BDP-HDP یک سنت حزبیِ چپگرایانهی پیشرو را نمایندگی میکند. حزب «صلح و دموکراسی» سابق، بهعنوان عضو ناظرِ انترناسیونالِ سوسیالیستی، حزبی سکولار بود که هیچ حمایتی از اخلاقیات سنتی، اصول دینی و ارزشهای خانوادگی نمیکرد. بههرحال، احزاب چپگرای کُرد، جنبشهایی منطقهای/قومیتی تلقی شدهاند، زیرا اولویتشان حقوق و آزادیهای مردم کُرد ترکیه بوده است. ازیکسو، سنت حزبیِ چپِ کُرد بهعنوانِ جنبشی منطقهای آغاز شد و در مناطق کُردنشین شرق و جنوب شرق ترکیه متمرکز بود. ازسویدیگر، بهتازگی طیف وسیعتری از مسائل ازجمله شهروندی برابر، دموکراتیزاسیون، آزادیِ بیان، عدالت اجتماعی، برابری جنسیتی، اکولوژی و حقوقِ کارگر را پذیرفته است. افزونبراین، BDP-HDP تنها بازیگر پارلمانی است که فعالانه از حقوق دگرباشان در ترکیه دفاع میکند.
حزب «صلح و دموکراسی» اخیراً گروه جدیدی تأسیس کَرد – حزب دموکراتیکِ خلقها – با هدفِ بلندمدتِ ساختنِ حزبی فراگیر و چتروار (umbrella) که تصویرِ یک حزب منطقهگرای کُرد یا «حزبِ کُردها» را نداشته باشد. حزب صلح و دموکراسی و حزبِ دموکراتیکِ خلقها در انتخابات محلی مارس ۲۰۱۴ جداگانه شرکت کردند؛ اولی در شرق و دومی در غرب ترکیه. پس از انتخابات محلی، BDP منحل شد و به HDP پیوست، درحالیکه گروهی از آن تصمیم گرفت که حزب قدیمی را با تغییر عنوان رسمی به «حزب مناطقِ دموکراتیک» (DBP) بهعنوان یک حزب کادریِ منطقهای با هدفِ بلندمدتِ «خودمختاریِ دموکراتیک» مناطقِ کُردنشین ترکیه، حفظ کند. انتظار میرود که HDP به حزبی برای ترکیه بدل شود، درحالیکه DBP قصد ندارد در انتخابات محلی یا عمومی رقابت کند. در نخستین انتخابات ریاستجمهوریِ ترکیه، یکی از رؤسای HDP، صلاحالدین دمیرتاش، در انتخابات شرکت کرد که توانست رأی سنتیِ ۶-۷ درصدیِ حزب را به بیش از ۹ درصد ارتقا دهد، نتیجهای که واقعهای مهم در تاریخ انتخاباتیِ سنتِ حزبیِ چپِ کُرد بود.
هرچند خطِ BDP-HDP درون احزابِ ترکیهی امروز، علائمی از رشد را در خود دارد، جنبشِ چپِ کُرد بهعنوانِ یک بازیگر قومیتی/منطقهای آغاز به کار کرد. در بستری وسیعتر، خانوادهی حزبیِ «قومیتی/منطقهای»، به لحاظ ایدئولوژیک پراکندهترین گروه از احزاب سیاسی را در نظامهای دموکراتیک تشکیل میدهند.(۴) عالمان اجتماعی دربارهی این مسئله به بحث پرداختهاند که آیا احزاب قومیتی/منطقهای در نظامهای دموکراتیک و روند دموکراتیزاسیون نقشی سازنده دارند یا منفی.(۵) این مقاله از این ایده دفاع میکند که جریانهای چپِ کُرد پتانسیلِ ایفای نقشی مثبت در روند دموکراتیزاسیونِ ترکیه را دارند. اینکه امروز HDP تا چه حد میتواند به دموکراتیزاسیون در ترکیه کمک کند، بستگی دارد به اینکه آیا همچنان بازیگری منطقهای در شرق و جنوب شرقِ کُردنشین باقی میماند، یا میکوشد اقشار اجتماعی وسیعتر را در بر بگیرد و نقشِ پیشروی گستردهتری در ترکیه ایفا کند.
تاریخِ سیاسیِ چپ کُرد در ترکیه
«چپ کُرد» اصطلاحی تازه است. نه BDP-HDP و نه PKK به خودشان «چپ کُرد» نمیگویند. این اصطلاح در بسترِ این مقاله نه با معنایی قومیتی، بلکه با معنایی سیاسی به کار میرود. هرچند سنت حزبی کنونیِ کُردها تقریباً بهعنوان جنبشی بهشدت قومیتی/منطقهای آغاز شد، بعدها تمایلاش را به تنوعبخشی به بنیادهایش با گروههای پیشروِ اقلیتهای غیرکُرد نشان داد. چپِ کُردِ امروز، پیامدِ مسئلهی درازدامنهی کُرد در ترکیه و تطورِ اجتماعی-سیاسی و نیز تاریخِ دموکراتیزاسیونِ ترکیه است. زمان نسبتاً زیادی گذشت تا پس از اعلام دولت جدید تُرک در سال ۱۹۲۳، آگاهی کُردی خودش را به یک جنبش سیاسی و بعدها یک حزب سیاسی تبدیل کرد.
از زمان گذار از خاکسترهای امپراتوری چندقومیتی عثمانی به یک دولت-ملت مدرن تُرک در سال ۱۹۲۳، مسئلهی کُرد موضوعی «وجودی» برای ترکیه بوده است.(۶) دگرگونی ریشهای از دولت عثمانی به یک دولت-ملت جدیدِ تُرک، سنتهای نهادیای را در هم کوبید که پیونددهندهی «مرکز» فرهنگیِ تُرک با «پیرامون» – که شامل کُردها هم میشد – بودند.(۷) روندهای تُرکیسازی و سکولارسازی در نخستین سالهای جمهوری به ظهور جنبشهای مقاومت، مثل شورش شیخ سعید [پیران] در سال ۱۹۲۵ و دیگر ناآرامیهای اجتماعی در طول دههی ۳۰ میلادی، انجامید. نزدِ نخبگان جمهوری در آن زمان، این رویدادها چیزی بیش از شورش، مقاومت قبیلهای، عقبماندگی، چپاولگری و ارتجاع نبودند. همهی قیامهای کُرد با سرکوب خشونتبارِ نیروهای امنیتی دولت خفه شدند. تا دههها پس از آن، هویت یا «کُردبودنِ» مسئلهی کُرد در ترکیه، کاملاً از سوی مقامات سیاسی نادیده گرفته میشد.(۸)
ظهور آگاهی سیاسیِ کُرد در سطح حزبی را میتوان تا ظهورِ احزاب چپِ رادیکال پس از کودتای ۱۹۶۰ و [تصویبِ] قانون اساسی ۱۹۶۱، که فضایی آزادیخواهانه برای شکلگیریِ بازیگرانِ سیاسی جدید در ترکیه فراهم کرد، عقب بُرد. در واقع، اولین حزبی که صدای «واقعیتِ کُرد» در ترکیه بود، یک حزبِ کُرد نبود. نخستین حزبی که وجود کُردها و هویت مستقل کُرد را در سطح ملّی مطرح کرد، «حزب کارگران ترکیه» (TİP) بود؛ یک حزب بهلحاظ انتخاباتی، ضعیف اما بهلحاظ سیاسی، مشهور. این حزب که در سال ۱۹۶۱ توسط چندین تن از رهبران اتحادیه کارگری تشکیل شد، نخستین حزب بهلحاظ انتخاباتی مهمی بود که بهصراحت سوسیالیسم را پذیرفته بود. حزب کارگران ترکیه از یک نظام اقتصادی سوسیالیستی در تضاد با نظام بازار آزاد، از «دموکراسی و آزادیها» به جای محدودیت بر آزادیهای فردی و سانسورِ قانونی-سیاسی و از یک سیاست خارجیِ مستقل بهجای روابط دوستانهی بیقیدوشرط با ایالات متحده و ناتو در بسترِ جنگ سرد دفاع میکرد. این حزب حامی استقلال ترکیه از طریق الغای تمامی معاهدات ترکیه-آمریکا و ترکیه-ناتو بود.(۹)
حزب کارگران ترکیه (TİP) در سال ۱۹۶۷ «نشستهای شرق» را در شماری از استانهای کُردنشینِ شرق و جنوب شرق ترکیه، ازجمله دیاربکر، شانلیاورفه، تونجلی (به کُردی: درسیم) و باتمان برگزار کرد. در نخستین سالهای دههی ۶۰، برنامهی TİP شامل زبانی حساس نسبت به مسئلهی «شرق» (کُردِ) ترکیه میشد. هرچند حزب منطقهگرایی و تجزیهطلبیِ سرزمینی را از هر نظر نفی میکرد، برنامهی آن استانهای شرقی و جنوب شرقی ترکیه را «مناطق محرومیت» میخواند، بهویژه از جهت شرایط اقتصادی و فرهنگی. افزونبراین، ادعا میشد مردم کُردزبان و عربزبان و نیز علویها در ترکیه دچار تبعیضاند.(۱۰) حزب کارگران ترکیه موضع خود را در قبال هویت کُرد در مصوبهای که در چهارمین کنگره حزب در اکتبر ۱۹۷۰ به تصویب رساند، مستحکم کرد. مصوبهی TİP اعلام میکرد که «وظیفهی انقلابیِ طبیعی و ضروریِ» حزب شامل حمایت از پیکارِ مردم کُرد، حقوق شهروندی قانونی آنان و تحقق همهی آرزوها و امیدهای دموکراتیک دیگر میشود.(۱۱) پس از تذکاریهی نظامی سال ۱۹۷۱، دادگاهِ قانون اساسی حزب را به اتهامِ نقض اصلِ یکپارچگی دولت و تجزیهناپذیری سرزمین آن تعطیل کرد. حزب کارگران ترکیه در سال ۱۹۷۵ با همین عنوان دوباره تشکیل شد، اما بهعنوان یک جنبش کمونیستی ارتدکس و بهلحاظ انتخاباتی بسیار حاشیهایتر.
هرچند کودتای ۱۹۸۰ و حکومت نظامی بعد از آن (۸۳-۱۹۸۰) هر جنبش سیاسیای را ممنوع کرد، هدف اصلی چپ بود، که در معرض سرکوب سیاسی شدید در کل دههی ۸۰ قرار گرفت. خلأیی که [نبودِ] سنت حزبی TİP در ترکیه ایجاد کرد، تنها یک دهه بعد با تنوعی از احزاب چپِ رادیکالِ حاشیهای به همراه سنت حزبی چپگرایانه کُرد – که هرچند جدید بود اما اصلاً حاشیهای نبود و تا مدت بیشتری بر صحنهی سیاسی باقی ماند – پُر شد. احزاب چپگرای حاشیهای شامل حزب چپِ آزادیخواه «آزادی و همبستگی» (DFÖ) و حزب «برابری و دموکراسی» (EDP)، حزب نسبتاً اقتدارگرای کمونیست ترکیه (TKP)، حزب سوسیالیستی و طرفدارِ کُرد «کارگر» (EMEP) و بسیاری از احزاب دیگر میشد. در میان چپِ رادیکال، مشهودترین و بهلحاظ سیاسی معنادارترین سنت حزبی، چپ کُرد بوده که با «حزب کارگر خلق» (HEP) در اوایل دههی ۹۰ میلادی تا HDP امروز ادامه یافته است (بنگرید به جدول یک).
سنت حزبیِ چپِ کُرد به اوایل دههی ۹۰ و شکلگیری «حزب کارگر خلق» (HEP) – نخستین حزب چپگرای کُردِ بهلحاظ انتخاباتی معنادار در تاریخ سیاسی ترکیه – برمیگردد. حزب کارگر خلق بهعنوان گروهی انشعابی از ده نمایندهی حزب چپ میانهروی «سوسیالدموکرات پوپولیست» (SHP) ظهور کرد. مطالبات اولیهی حزب کارگر خلق، که رسماً در هفتم ژوئن ۱۹۹۰ تشکیل شد، عبارت بودند از گسترشِ حقوق زبانی، بیانی و چاپونشر کُردها، مجازداشتن آموزش به زبان کُردی، پایاندادن به قانون فوقالعادهی دولتی (OHAL) و نظام پاسداری روستایی(۱۲) در مناطق شرقی و جنوب شرقی، همینطور حقوق کار مثل حق اعتصاب و چانهزنی جمعی. این حزب در انتخابات پارلمانی ۱۹۹۱ با بلیط SHP شرکت کرد و ۲۲ کُرسی از ۴۵۰ کُرسی مجلس شورای ملّی ترکیه را به دست آورد.
مجادلهی سنت حزبیِ چپِ کُرد ریشه دارد در سرباززدناش از قطع همکاری با PKK و «سازمانِ تروریستی»خواندن آن – که اتهامی جدی از جانب گفتارِ دولتیِ رسمی است. شکلگیری HEP و ورود آن به پارلمان به فضای دوقطبیِ بهشدت پُرمجادلهای بین حزب و تقریباً همهی دیگر احزاب ناسیونالیست و محافظهکارِ راستگرا انجامید. برخی از نمایندگان HEP در نوامبر ۱۹۹۱ به زبان کُردی سوگند خوردند و بعدها نمادهایی مرتبط با PKK را نمایش دادند. این اعمال به رویهای قضایی دامن زد که با تعطیلی HEP از سوی دادگاه قانون اساسی به پایان رسید. اتهام HEP عبارت بود از ترویج اختلافات اجتماعی با هدفِ نابودی وحدت تجزیهناپذیر میان دولت تُرک و مردماناش و بدلشدن به مرکزی برای فعالیت غیرقانونی PKK.(13)
جدول یک کل احزاب چپِ حامی کُردها را که توسط دادگاه قانون اساسی ممنوعالفعالیت شدند، نشان میدهد. در طول رویهی قضاییِ تعطیلی HEP، همان گروهِ سیاسی حزب آزادی و دموکراسی (ZDEPÖ) را تأسیس کرد، اما دادگاه عالی استینافِ ادارهی دادستانی، پروندهای موازی را با اتهاماتی مشابه علیه آن به راه انداخت. پس از تعطیلی ZDEPÖ در سال ۱۹۹۳، باز هم همان گروه سیاسی حزب آزادی و برابری (ZEPÖ) را راهاندازی کرد تا با حزب جدیدالتأسیسِ «دموکراسی» (DEP) ادغام شود. کادرِ رهبریِ DEP به جناحهای میانهرو و رادیکال تقسیم میشد. جناح رادیکال بر گفتار سیاسیِ حزب تسلط داشت. اَعمال DEP بدون هیچ حساسیتی به جریان اصلیِ افکار عمومی در ترکیه، نشان داد که از نمونهی سابق خود – HEP – رادیکالتر و مجادلهبرانگیزتر است.(۱۴) سرانجام، DEP نیز با همان اتهام توسط دادگاه قانون اساسی تعطیل شد.
جایگزین بعدی در سنت حزبیِ چپ کُرد، حزب دموکراسی خلق (HADEP) بود که در ژوئن ۱۹۹۴ تأسیس شد. این حزب تقریباً یکی از باسابقهترین احزاب بود، اما سرانجام به جمع احزابِ ممنوعالفعالیت سنتِ حزبی چپِ کُرد پیوست. حزب دموکراسی خلق، به نشانهی اعتراض به وضعیت سیاسیِ حاکم و قوانین انتخاباتی ترکیه که اعضای حزب آن را بسیار ناعادلانه میدانستند، در انتخابات شهرداریهای ۱۹۹۴ شرکت نکرد. بعدها حزب خلقِ دموکراتیک (DEHAP) که آن زمان حزب جامعهی دموکراتیک (DTP) نام داشت، جایگزینِ HADEP شد. حزب خلق دموکراتیک نیز در سال ۲۰۰۹ تعطیل، و حزب صلح و دموکراسی (BDP) جایگزین آن شد. اخیراً، BDP تصمیم به انحلال و پیوستن به حزب دموکراتیکِ خلقها (HDP) گرفت. (بنگرید به جدول یک).
مخالفت و رتوریکِ چپِ کُرد دربرابر دموکراسی محافظهکارِ حزب عدالت و توسعه
حکومتِ حزب عدالت و توسعه (AKP) اصلاحاتی چند را برای بهرسمیتشناختن هویت و فرهنگ کُرد در ترکیه پیش بُرد. در تابستان ۲۰۰۹، حکومت AKP فرایندی را با عنوان «گُشایش دموکراتیک» آغاز کرد با هدف عادیسازی و امنیتیزدایی از مسئلهی کُرد و فراهمسازیِ راهحلی با وسایلِ دموکراتیک و مدنی. با وجودِ تردید نسبت به صداقتِ حکومتِ AKP، روحِ مذاکرات صلح با چپِ کُرد پابرجا مانده است. هرچند اصطلاحِ «گشایش دموکراتیک» دیگر بخشِ برجستهای از پروژه نیست، مباحثهای بر سر «بستهی دموکراتیزاسیون» درون تصویری وسیعتر از «روند صلح» وجود دارد. اردوغان اخیراً این بسته را ارائه کرده، بستهای که شامل قوانین جدیدی برای سهولت دسترسی احزاب کوچک به کمکهای مالی خزانهداری، عضویت جدید و حقوق تشکیل انجمن، قانونیسازی تبلیغات سیاسی در زبانهای غیر از تُرکی (مثل کُردی)، تقویتِ قوانین برای حمایت از جرائم تنفرجویانه و احترام به حوزهی فردی، همینطور قانونیسازی آموزش به زبان کُردی در مدارس خصوصی میشود.(۱۵) برهمیناساس، جدیدترین بستهی دموکراتیزاسیون در مارس ۲۰۱۴، استفاده از زبان کُردی برای کمپینهای انتخاباتی و آموزش در مدارس خصوصی را قانونی کرد، ممنوعیت استفاده از نامهای کُردی سابق برای سکونتگاههای پیشتر «ترکیشده» را برداشت، و شرط حداقل رأی ملّی برای دسترسی احزاب سیاسی به کمکهای مالی خزانهداری را از هفت درصد به سه درصد کاهش داد، که باعث شد BDP بتواند از این کمکها بهره ببرد.(۱۶)
حکومتِ حزب عدالت و توسعه در دورهی اول خود و در راستای اصلاحات هماهنگسازانهی اتحادیهی اروپا، مجموعه اصلاحاتی را اتخاذ کرد که شامل گسترش حقوق فرهنگی و زبانی به کُردهای ترکیه میشد.(۱۷) در دورهی دوم، نهاد تلویزیون دولتی (TRT) شبکهای همگانی (TRT-Şeş) را روی آنتن بُرد که برای اولین بار در تاریخ جمهوری ترکیه با لهجههای کُردیِ کورمانجی، سورانی و Zazakî برنامه پخش میکرد. چاپونشر به زبان کُردی و ادبیات کُردی، اولویت وزارت فرهنگ عدالت و توسعه بود.
با وجود همهی این پیشرفتها، بسیاری از کُردها هنوز بر این باورند که اصلاحات باید با بهبود وضعیت اقتصادی-اجتماعی و پیشبُردِ حقوق دموکراتیک و بازشناسیِ هویتِ کُردی ادامه پیدا کند.(۱۸) برخی از دستاوردهای دموکراتیک در جبههی فرهنگی تحت الشعاعِ بازداشتهای گستردهی اعضای «گروه اجتماعات کردستان» (KCK) – سازمانی که توسط PKK تأسیس شده – قرار گرفت. صلاحالدین دمیرتاش، رئیس مشترکِ حزب BDP سابق، اعلام کرد که بستهی دموکراتیزاسیون «چیز جدیدی» نبود مگر صورتبندی تازهای از آنچه پیشتر ازطریق مبارزات سیاسی در خیابانها به دست آمده بود.(۱۹) دمیرتاش از ضعفِ بستهی دموکراتیزاسیون در زمینهی فرهنگ و هویتِ علویها، بهویژه سکوتاش دربرابر جمعخانهها (Cemevis)[۲]، مکانهای مقدسِ گردهمآیی فرهنگِ علوی-بکتاشی در ترکیه، انتقاد کرد.(۲۰) دمیرتاش با تأکید بر انبوهی از مردم با درآمد پایین و شرایط تنگدستی در میان کُردها، مادهی محدودِ آموزش کُردی در مدارس خصوصی برای اقشارِ ثروتمند را تقبیح کرد.
دمیرتاش همچنین از AKP به خاطر ناتوانی در رفعِ آستانهی ۱۰ درصدی آرای ملی [برای ورود احزاب به مجلس] انتقاد کرد؛ این قانون فرصتهای انتخاباتیِ احزابِ چپِ کُرد را از زمان تصویباش پس از کودتای ۱۹۸۰، محدود کرده است. در حقیقت، از اوایل دههی ۹۰ تاکنون، سهم چپِ کُرد از آرای ملی حدود پنج تا شش درصد بوده، که رقم قابلتوجهی است اما همچنان زیرِ آستانهی ملی است. چپِ کُرد برای گذشتن از آستانه، در انتخابات ۲۰۰۷ و ۲۰۰۱، استراتژیِ مشارکت با نامزدهای مستقل را پیش گرفته، زیرا قاعدهی آستانه برای آنها به کار نمیرود. چپِ کُرد با لیستی از نامزدهای مستقل تحت عنوان «نامزدهای هزار اُمید» با پرچم DTP و گروهی دیگر از احزاب چپگرای حاشیهای، در رقابت انتخاباتی شرکت کرد. در سال ۲۰۱۱ نیز چپ کُرد با استراتژی انتخاباتی مشابهی با «بلوک کار، دموکراسی و آزادی» در انتخابات شرکت کرد، این تحت چتر BDP و تنوعی از جنبشهای چپگرای حاشیهای.(۲۱)
هرچند مسئلهی کُرد محور اصلیِ تضاد سیاسیِ AKP-BDP بوده است، تباین میان این دو حزب در این مسئله، بازتابِ تفاوت در نگاهشان نسبت به حقوق بشر، دموکراسی، چندفرهنگگرایی، آزادیهای شخصی و مسائل هویتی است. حزب صلح و دموکراسی (BDP) گفتارِ سیاسی بسیار پیشرویی را در نقادیاش از حزب عدالت و توسعه (AKP) پروراند، که بازتاب زبانِ چپ آزادیخواه (libertarian left) در دموکراسیهای اروپایی بود. این روحِ چپ آزادیخواهِ سیاست است که ترکیه در نظام حزبیاش فاقد آن است. بنابراین، ماهیتِ دستاوردی که چپ کُرد میتواند برای دموکراتیزاسیون در ترکیه داشته باشد، در عناصرِ چپِ آزادیخواه آن قرار دارد؛ عناصری مثل برابری جنسیتی، آزادیِ بیان، تمرکززدایی از قدرت، محیط زیست و دموکراسی تودهای.
یکی از سلاحهای اصلی که BDP علیه AKP به کار میگرفت، گفتار سیاسی پیشرو، هوشمندانه و مفصلبندانهی آن بود. بهعلاوه، امروز BDP، در مجلس ترکیه، دموکراتیکترین حزب بهلحاظ سازوکار درونی است. برعکس دیگر احزابِ تحت رهبریِ کاریزماتیکِ مردانه، BDP تنها حزب با دو «رئیس مشترک» (co-presidents) از دو جنسیت متفاوت بود: صلاحالدین دمیرتاش و گولتان کیشاناک. حزب دموکراتیکِ خلقها (HDP) همین سیاست را با صباحات تونجل و ارطغرل کورکچو درمقام نخستین رؤسای مشترک، و امروز با دمیرتاش و فیگن یوکسکداغ – رئیس زن – پیاده کرده است. حزب صلح و دموکراسی (BDP) تنها حزبی بود که جنسیتی برای جذبِ بیشتر زنان سهمیهای اِعمال میکرد. در میانِ احزابِ پارلمانیِ موجود، خطِ BDP-HDP بیشترین کُرسی را برای نمایندگان زن در مجلس ملّی ترکیه داشته است.
در طول فصل انتخابات پارلمانی در سال ۲۰۱۱، شعار چپِ کُرد بر مضمون «جمهوری دموکراتیک» متمرکز بود، جمهوریای که تُرکها و کُردها «دو اجتماع بنیانگذار» آن را تشکیل خواهند داد.(۲۲) حزب کُرسیهای پارلمانیاش را از ۲۲ کُرسی به همراه DTP در سال ۲۰۰۷ به ۳۶ کرسی به همراه BDP در سال ۲۰۱۱ افزایش داد. این یک دستاورد انتخاباتی بزرگ بود. اخیراً، BDP مطالبات خود دربارهی تمرکززدایی از نظام مدیریتیِ ترکیه با بازتوزیعِ قدرتهای اجرایی به حکومتهای محلی و شهرداریها، مطرح کرده است. این حزب همچنین خواستار «خودمختاری دموکراتیک» شده است، بر این اساس که مردمِ شرق و جنوب شرق باید بتوانند امور داخلیشان را خودشان اداره کنند. سرآمدان BDP در مجموع، این ایده را پیش مینهند که خودمختاریِ دموکراتیک پروژهای است که مردمِ ترکیه را به یکدیگر پیوند میدهد، نه اینکه یکپارچگی سرزمینیِ آن را از بین ببرد. هرچند این پروژه هنوز به روی مباحثهی دموکراتیک در کشور گشوده نیست، خودِ ایده بازتابِ مطالبهی حق تعیین سرنوشت در امور درونی و سیاستِ داخلی و درعینحال پیوند با مرکز (آنکارا) در مسائل سیاستِ خارجی است. گولتان کیشاناک، شهردار جدید دیاربکر، اخیراً درخواست شهرداریِ خود را برای دریافت سهمی از نفت و دیگر منابع انرژیِ تولیدشده در آن منطقه، بهعنوان بخشی از پروژهی خودمختاریِ دموکراتیک، اعلام کرده است.(۲۳)
تحلیلهای نظاممند از ایدئولوژی و رتوریکِ احزاب، اغلب به واکاویِ جامعِ مانیفستهای مکتوب احزاب سیاسی که پیش از انتخاباتهای عمومی منتشر شدهاند، نیاز دارد.(۲۴) در این اسناد، احزاب بهطرز گستردهای نقشهی سیاستهایشان را برای عموم ترسیم میکنند. این اسناد طیف وسیعی از وعدههای انتخاباتی را ارائه میکنند و شامل تنوعی از اظهارات دربارهی سیاستگذاریِ عمومی میشوند. تحلیل جامعی از مانیسفت انتخاباتی چپِ کُرد با همراهی DTP در سال ۲۰۰۷ و BDP در سال ۲۰۱۱ زبانِ کلیتنگرانهی دموکراسی و مطالبهی تمرکززدایی از قدرت را نشان میدهد. در مقایسه با دیگر بازیگران پارلمانی، چپِ کُرد بهطور عمده بر مسائل حیاتیِ تشکیلات سیاسی/دولتی، خودِ رژیم سیاسی، همزیستیِ مسالمتآمیزِ عناصر گوناگون با تأکیدی بر هویت کُردی تمرکز دارد.
روحِ سکولار چپِ کُرد فرصت را برای پیشکشیدن دعویهایی سازگار با هنجارهای جهانشمولِ دموکراسی فراهم میکند. تأکید بر هویتِ کُرد با زبانی ملایم تعدیل شده است که آن را هم از ناسیونالیسمِ قومیتی و هم از بنیادگرایی دینی دور کرده است. اسناد مکتوبِ چپِ کُرد هیچ ارجاع زبانیای به مفاهیمِ مقدس یا نمادین اسلام، دینِ نهادمند یا حق دینی ندارند. مفهومِ «کُردها» بر اصول شهروندیِ مدنی/برابر، مردمبودن و وضعیتِ بهلحاظ تاریخی و اجتماعی محرومانه ساخته شده است، نه بر پیوندهای قومیتی یا هر ارجاعی به یک «برتری» کُرد. سنت حزبیِ DTP-BDP کُردها را بهمثابهی مردمانی ستمدیده و محروم در ترکیه، به همراه چندین اقلیت دیگر در وضعیتی مشابه (مثل عربها، قرقیزها، آشوریها) مفهومپردازی میکند.(۲۵)
مانیفست ۲۰۰۷ بر چند مضمونِ حیاتی مثل شفافیت، مشارکت سیاسی، گفتوگو، صلح، سیاستِ مدنی و عدالت اجتماعی تأکید میکند؛ و تبعیض، «غیریتسازی» (othering)، ذاتگرایی، نژادگرایی فرهنگی و اخلاقگرایی سنتی را تقبیح میکند. این متن برای تثبیت «دموکراسی کامل» (full democracy) خواستارِ تمرکززدایی از قدرت، بازشناسیِ کُنشگران کُرد در فرایند صلح، یک قانون اساسی آزادیخواهانهی جدید مبتنی بر حاکمیت قانون و برابری، مصونیت سیاسی، بازرسی دربارهی قتلهایی با قاتلینِ ناشناس، برنامههای توسعهی منطقهای مبتنی بر تبعیض مثبت و خدمات عمومیِ چندزبانه میشود. مانیفست با بیان «یا دموکراسی کامل یا هیچ» رویکردی رادیکال به دموکراسی را عرضه میکند.(۲۶) مانیفست ۲۰۱۱ BDP خواستارِ قانون اساسی میشود که رهاییِ جنسیتی و احترام به محیط زیست را ترویج دهد و هیچ ایدئولوژیِ خاصی را بر شهروندان تحمیل نکند. این سند دموکراتیزاسیونِ درونحزبی، سهمیههای جنسیتی در سیاست حزب، الغای آستانهی ده درصد رأی ملی و تقویتِ شاخههای زنان و جوانان حزب را یادآور میشود. حزب صلح و دموکراسی (BDP) همچنین خواستار امکانات آموزشی و خدمات عمومی به زبان مادری در کنارِ زبان رسمیِ تُرکی میشود.(۲۷) در سیاست خارجی، BDP از خروجِ ترکیه از ناتو، تعطیلی پایگاههای نظامی خارجی در این کشور، خلع سلاح در دو سطح منطقهای و جهانی(۲۸) طرفداری میکند، خواستههایی که بازتابِ فهمِ چپِ رادیکال ترکیه از سیاست خارجی در دههی ۷۰ میلادی است.
در یک سند حزبیِ جدیدتر (e-bulletin)، اظهار شده است که در قانون اساسی جدید، مفاهیمِ مبهم مثل «اخلاقیات» و «نظم عمومی» نباید برای محدودکردن آزادیها و حقوق اساسی به کار روند. این متن همچنین نشاندهندهی فلسفهای سوسیالدموکراتیک، حتی سوسیالیستی، است؛ بهخاطرِ مطالبهی خدمات درمانی و آموزش رایگان و مسکن برای همه، همینطور دفاع از حقوق کار مثل چانهزنی جمعی و اعتصابات همبستگی. بهعلاوه، درخواستِ الغای «ریاست امور دینی» به نفعِ ساختاری تمرکززدایانهتر در اجتماعات دینی و خودمختاریِ بیشتر آنها در آن طرح شده است. بولتن الکترونیکیِ BDP همچنین خواستارِ لغوِ آموزشِ دینی/اسلامیِ اجباری در مدارس و بازشناسیِ حقِ اعتراض از سر وجدان (conscientious objection) میشود. این متن همچنین بیانگرِ مخالفت با [اقدامات منجر به] تغییرات آبوهوایی، نابودیِ طبیعت و زیستبومهاست و خواهانِ حفاظت دربرابرِ تهدیداتِ ناشی همهی سلاحهای شیمیایی، بیولوژیک و هستهای است.(۲۹)
چپ کُرد در هماهنگی با وفاداریاش به شهروندیِ برابر، مسئلهی برابری جنسیتی را اولویت برنامههایش قرار داده است. حزب صلح و دموکراسی (BDP) بهصراحت با هرگونه سیاستهای پدرسالارانه و رویههای سنتی که به محرومیت زنان در جامعه بینجامد، مخالف بود. برای نمون]، سلما ایرماک، نمایندهی HDP از شیرناک، اخیراً یادداشتی در روزنامهی «دستورکار آزاد»، روزنامهای نزدیک به BDP، منتشر کرد در دفاع از فاطما سلمان کوتان، نمایندهی زنِ AKP از استان آغری که مورد خشونت شوهرش قرار گرفته بود. ایرماک با این استدلال که خشونت علیه زنان مسئلهای فراسوی احزاب سیاسی و ایدئولوژیهاست، حمایتی بیقیدوشرط از کوتان نشان داد و بر همبستگی جهانشمول زنان تأکید کرد. ایرماک هم از دولت AKP و هم از نخستوزیر اردوغان بهخاطر پیگیریِ سیاستی ریاکارانه در مسئلهی زنان انتقاد کرد.(۳۰)
چپِ کُرد فعالترین بازیگر پارلمانی در زمینهی حقوق اقلیتهای جنسی در ترکیه بوده است. صباحات تونجل از چپِ کُرد نخستین نمایندهی مجلس بود که مسائلِ اجتماعِ دگرباشان را ترکیه را به سطح مجلس ترکیه کشاند. تونجل در پرسش مکتوباش از نخستوزیر اردوغان در سال ۲۰۱۰، مسئلهی حقوق دگرباشان را درون بسترِ گستردهترِ پدرسالاری، اخلاقگرایی سنتی، دگرباشهراسی و دگرجنسگرایی در ترکیه طرح کرد.(۳۱) در آن بازهی زمانی، عالیه کاواف، وزیر مرتبط با امور خانواده و زنان در دولت AKP، همجنسخواهی را «عارضهای بیولوژیک» دانست که «باید درمان شود.»(۳۲) تونسل با ارجاع به بیانِ دگرباشستیزانهی کاواف، این واقعیت را پیش کشید که همجنسخواهی دیگر از سوی نهادهای بینالمللی (مثل سازمان بهداشت جهانی) و انجمنهای برجستهی روانشناسی و رواندرمانگری در ترکیه و ایالات متحده، رفتاری منحرفانه تلقی نمیشود.
باید بر یک جنبهی منحصربهفردِ چپِ کُرد تأکید کرد. هرچند جنبشِ چپِ کُرد خاستگاههایی در چپگراییِ سکولار دارد، تکثرگراییِ BDP چهرههای مذهبی-محافظهکار را نیز شامل میشود. برای مثال، آلتان تان، نمایندهی کنونی [سابقِ] HDP برای استان دیاربکر، خود را پیروِ شریعت، قواعد اخلاقی و فقه اسلامی میداند.(۳۳) او در کتاب جدید خود از روشنفکران «لائیک» کُرد که ادعا میکنند دین راستین کُردها نه اسلام، که زرتشتی است، انتقاد میکند. تان در نقادی خود از روشنفکران سکولار کُرد، اسلام را بهمثابهی ایمان تاریخیِ راستینِ مردم کُرد تصویر میکند و خواهان احترامِ سکولارهای کُرد به مؤمنین میشود.(۳۴) با این اوصاف، عقاید تان دربارهی اسلام، اکثریتِ چپِ کُرد را نمایندگی نمیکند.
چپِ کُرد مفهوم دین را نه بهگونهای انتزاعی، ایمانبنیاد و الهیاتی، بلکه در چارچوب گستردهتر و عینیترِ حقوقِ فرهنگیِ اینجهانی درک میکند. اسماعیل بشیکچی، یک روشنفکرِ مترقیِ مشهور و طرفدار کُردها، این استدلال را طرح میکند که همهی مردمِ خاورمیانه، از جمله عربها، ایرانیها و تُرکها، از اسلام برای منافع ملی خود استفاده کردهاند.(۳۵) در واقع، BDP در مسائل ایمانی کاملاً بیطرف است: نه ضدمذهبی است، نه برآمده از مذهب. رویکرد غیرارتجاعی آن به دین، همچنین راهبردی عقلانی است، چراکه پایگاهِ انتخاباتیِ چپِ کُرد اغلب کُردها – عمدتاً مسلمان سنیِ شافعی – و بخشی از فرقهی علوی هستند. کُردهای مسلمان سُنی عموماً مردمانی مناسکگُذار و مؤمن هستند و نزدیکی به آنان نیازمند سطح خاصی از پیوند با اسلام است.
چپِ کُرد هیچگاه به «پُتانسیلِ ائتلافی» دست نیافته، به دلایل گوناگون ازجمله روابط جنجالبرانگیزش با PKK. با وجود این، هنگامیکه تشکیلات سیاسیِ حاکِم، نشانههایی از همسازی و مساعدت را در زمینههای حقوقی و پارلمانی نشان داده، چپِ کُرد نیز به همین سان واکنش داده است. در انتخابات عمومی ۲۰۰۷ و ۲۰۰۱، چپِ کُرد آنقدر کُرسی پارلمانی به دست آورد که به بازیگری اثرگذار بدل شود. حزب صلح و دموکراسی (BDP) با وجودِ فقدان تجربهی حکومتداری، نشانههایی از همکاریِ درونپارلمانی در گسترهای از کارگروههای مجلس، مثل کمیسیونِ عدالت، کمیسیون اجماعِ قانونی و کمیسیون فرصت برابر جنسیتی، بروز داده است.
فیگن یوکسکداغ و صلاحالدین دمیرتاش؛ رهبران حزب دموکراتیک خلقها
نتیجهگیری
دموکراسیِ و نظامِ حزبیِ تُرکیه همواره شکننده و در معرضِ تغییرات سریع و ناگهانی بوده است. میتوان گفت که تماشای سیاستِ ترکیه مثل تماشای یک فیلم سرشار از تعلیق است. هرچند این نظام واجد ساختارهای تصمیمگیریِ متمرکز و ازبالابهپایین بوده است، فرهنگ حزبی تاحدی پویایی دارد.در سیاست انتخاباتی ترکیه، جریانی را میتوان مشاهده کرد: اکثریتِ رأیدهندگان رأی خود را به نفع احزاب محافظهکار و دستِ راستی میانداختهاند. با شکلگیری و سپس، بهقدرترسیدنِ حزبِ عدالت و توسعه در سال ۲۰۰۲، همینطور تقویت روزافزون جایگاه انتخاباتیِ آن در انتخابات پارلمانی ۲۰۰۷ و ۲۰۱۱، ترکیه به یک نظام حزبی با یک حزب مسلط و سه حزب اپوزیسیون نزدیک شد. نقشی که خطر BDP-HDP بازی میکرد و واکنش حزب عدالت و توسعه و دیگر احزاب در زمینهی حلِ مسئلهی دامنهدارِ «کُرد» در ترکیه بااهمیت است.
در سالهای ۱۴-۲۰۱۳، تحولات پیشبینیناپذیری در سیاست ترکیه به وقوع پیوست، وقایعی مثل اعتراضات پارک گزی و بحثهای پسازآن دربارهی اقتدارگراییِ اردوغان؛ دیدار اردوغان با مسعود بارزانی(۳۶) در دیاربکر در کنار خوانندههای مشهور کُرد، شیوان پِروِر و ابراهیم تاتلیس، در نوامبر ۲۰۱۳؛ شکاف جدی درون راستِ محافظهکار، یعنی میان حزب عدالت و توسعه و جنبش گولن؛ انتنخاب عمومیِ اردوغان به سِمتِ دوازدهمین رئیسجمهورِ ترکیه پس از پایان دورهی عبدالله گُل در آگوست ۲۰۱۴. برخی از این تحولات تلخیِ میانِ چپِ کُرد و دولت حزبِ عدالت و توسعه را نشان دادند. برای مثال، طی اعتراضات پارک گزی، کُردها معضلی از آن خود را تجربه کردند؛ آنها بین حزب عدالت و توسعه که از گفتگوهای صلح دفاع میکرد، فعالین گزی که شامل بخشهایی از چپهای سکولار و رادیکالِ ضداردوغان میشدند، و دیگر معترضین گزی که با هرچه به فرایند صلح مربوط میشد مخالفت میکردند (مثل نئوناسیونالیستها) گیر افتاده بودند.(۳۷) حزب صلح و دموکراسی (BDP) در مقام یک حزب سیاسی از اعتراضات گزی حمایت نکرد، اما اعضای منفرد آن در تظاهرات شرکت میکردند. این حزب واکنشی درهم به دیدار اردوغان و بارزانی در دیاربکر نشان داد؛ برخی عناصر آن دیدار تأیید کردند، درحالیکه برخی دیگر هم اردوغان و هم بارزانی را برای دستکمگرفتن و نادیدهانگاشتنِ BDP و PKK بهعنوان بازیگران فرایند صلح نقد میکردند.
بااینحال، با وجودِ آشفتگیِ سیاسی، هم حزب عدالت و توسعه و هم بازیگران چپِ کُرد (BDP-HDP, PKK, Öcalan) به حفظ روحِ مذاکرات صلح وفادار بودهاند. هرچند PKK به خاطر ناتوانی دولتِ حزب عدالت و توسعه در تحقق وعدههایش در زمینهی دموکراتیزاسیون و حل مسئلهی کُرد، بهطور یکطرفه عقبنشینیاش از خاکِ تُرکیه را متوقف کرد، آتشبس همچنان پابرجا ماند.(۳۸) علاوهبراین، اوجالان از دفاع کورکورانه از اتهامزنیهای مورد حمایتِ گروه فتحالله گولن مبنی بر فساد در دولت حزب عدالت و توسعه صرفنظر کرد و آن اتهامات را «اقدام براندازانه علیه دولت» خواند. اوجالان با حمایت از حزب عدالت و توسعه در برابر آن اتهامات، آشکارا شرط کرد که «آتش قضیه را تُندتر نکند.»(۳۹) ممکن است که فهمِ هویتهای کُرد و تُرک از یک رابطهی سرجمع صفر – که در آن، دو طرف «متضاد» تعریف میشوند – به رابطهای سرجمع مثبت – که در آن دو طرف «مکمل» دیده میشوند – در حال تغییر باشد.(۴۰)
درست است که سیاستِ BDP-HDP گاهی مجادلهبرانگیز و مسئلهدار بوده است. با وجودِ برخی انتقاداتِ مشروع، مثل بیتوجهیِ شدید PKK به BDP، تمرکز بهشدتمنطقهای BDP و نهادینهشدن ضعیف آن بهخاطرِ محدودیتهای قانونی بر جنبش،(۴۱) چپِ کُرد، با پذیرفتن مسائلی بهجز حقوق کُردها، علائمی از بدلشدن به حزبی برای ترکیه را نشان داده است. برای نمونه، BDP با سوسیالیستهایی مثل ارطغرل کورکچو از مرسین، و همینطور اولین نمایندهی سریانیِ مجلس تُرکیه، ارول دورا از ماردین در رقابت انتخاباتی شرکت کرد و کُرسیهایی را به دست آورد. تصمیمِ BDP به نامزدکردن یک طرفدار محیط زیست مثل شهبال شنیورت آرینلی از استان موغلا در انتخابات ۲۰۱۱ نیز نشانگرِ تمایل آن به فرارَوی از مسئلهی کُرد و بدلشدن به حزبی برای ترکیه داشت. حزب تازهتأسیس HDP نیز احتمالاً یکی از واپسین مراحل راهِ چپِ کُرد از مسائل محلی به مسائل کلیّ است.
با تحول شرایط سیاسی و کاهش تناوبِ انسدادهای حزبی در طول دههی ۲۰۰۰، چپ کُرد به بازیگر عادی و مرسومتری در سیاستِ حزبیِ ترکیه بدل شد. خطِ BDP-HDP اخیراً اوجالان را رهبرِ خلقِ کُرد خطاب میکند و خواستار بهبودِ شرایطِ حبسِ او شده است. در واقع، شخصیت اوجالان از خودِ PKK بهعنوان یک سازمان، برای چپِ کُرد جذابیت بیشتری دارد. تحت این شرایط، قطعِ رابطهی BDP-HDP با PKK یا اوجالان، هیچ امتیازی در بر ندارد. برعکس، فرایندِ کاملِ دموکراتیزاسیون نیازمند برقراریِ صلح با کلِ چپِ کُرد است، با همهی شاخهها و نمایندگانش. اخیراً، احمد داوداوغلو، جانشین اردوغان، تعهدش را به حفظ روندِ صُلح با کُردها در دولتِ جدید و تاحدی تجدیدنظرشدهی AKP اعلام کرده و وعدههایی هم برای آینده داده است، ازجمله یک قانون اساسی مدنی جدید.(۴۲)
بههرحال، عادیشدنِ چپِ کُرد به تعهدی فراگیرتر به روند صلح از سوی هر دو حزب بزرگ پارلمان – حزب دموکراتیک خلق (CHP) و حزب حرکت ملّی (MHP) – نیاز دارد. با اقتدارگرایی روزافزون حکومت AKP در همهی حوزههای حیات اجتماعی و سیاسی ترکیه (مثل مطبوعات، رسانههای اجتماعی، اینترنت و جامعهی مدنی) و نیز رسواییهای مربوط به فساد، تصفیهی گستردهی پلیس و بوروکراسی قضایی، و شکایتهایی از فساد در قوهی قضاییه، عادیسازیِ سیاست برای ترکیه به امری ضروری بدل شده است. حزب صلح و دموکراسی (BDP) اخیراً بهخاطرِ فروکاستن از زبان تندش علیه حکومت AKP و سکوت پیشهکردن نسبت به اقتدارگرایی آن مورد انتقاد قرار گرفته است.(۴۳) اگر حزب جمهوریخواه خلق و حزب حرکت ملی بتوانند گامهای موفقیتآمیزی به سمت پذیرشِ روند صلح بردارند، چپِ کُرد میتواند به بازیگر عادی و مرسومتری بدل شود و کمتر به حزب عدالت و توسعه وابسته باشد؛ امری که احتمالاً به عادیسازیِ مسئلهی کُرد در ترکیه خواهد انجامید.
چپِ کُرد این فرصت را دارد که بیشازپیش به بازیگری در جریان اصلی سیاست ترکیه تبدیل شود، اگر تعهد فعلی به روند صلح پابرجا بماند و مسئلهی کُرد عادیسازی شود. سه حزب اصلی – عدالت و توسعه، جمهوریخواه خلق و حرکت ملّی – به دلایل مختلف قادر نیستند سیاستهای چپگرایانهی آزادیخواه اِعمال کنند. چپِ کُرد در شکلِ سیاسی فعلی خود، جای خالی مهمی را در سیاست ترکیه پُر میکند: فضای سیاستگذاریِ چپِ آزادیخواه. خطِ BDP-HDP بیش از آنکه وامدار سیاست ترکیه باشد، وامدارِ سنتهای سوسیالیست-آزادیخواه و سبز-اکولوژیست اروپا است. اگر چپِ کُرد به مؤلفهای مرسوم در سازوکار دولت بدل شود، بهدرستی میتواند نهتنها به حل مسئلهی کُرد بلکه به دموکراتیزاسیون ترکیه نیز کمک کند.
یادداشتهای نویسنده:
- Zeyneb Çağlıyan-İçener, “The Justice and Development Party’s Conception of ‘Conservative Democracy’: Invention or Reinterpretation?,” Turkish Studies, Vol. 10, No. 4 (2009), pp. 595-612.
- Fulya Atacan, “Explaining Religious Politics at the Crossroad: AKP-SP,” Turkish Studies, Vol. 6, No. 2 (2005), pp. 187-199.
- Tarık Oğuzlu and Mustafa Kibaroğlu, “Is the Westernization Process Losing Pace in Turkey: Who’s to Blame?,” Turkish Studies, Vol. 10, No. 4 (2009), pp. 577-593.
- Alan Ware, Political Parties and Party Systems. (Oxford: Oxford University Press, 1996), p. 40.
- Donald Horowitz, Ethnic Groups in Conflict. (Berkeley: University of California Press, 1985).
- Philip Robins, “The Overlord State: Turkish Policy and the Kurdish Issue,” International Affairs, Vol. 69, No. 4 (1993), p. 659.
- در مورد فرهنگِ سیاسی ترکیه، «مرکز» نشاندهندهی قشر اجتماعیِ بهشدت کمالیست، سکولار، غربگرا و عمدتاً شهریِ ترکیه است، درحالیکه «پیرامون» شامل گسترهای از دستههای دیگر، ازجمله اقشار مذهبی، روستایی و سنتی و همینطور کُردها و علویها میشود. بنگرید به:
Şerif Mardin, “Center-periphery Relations: A Key to Turkish Politics?” Daedalus, Vol. 102, No. 1 (1973), pp. 169-190; Ersin Kalaycıoğlu, Turkish Dynamics. (New York: Palgrave Macmillan, 2005).
- Mesut Yeğen, “The Kurdish Question in Turkish State Discourse,” Journal of Contemporary History, Vol. 34, No. 4 (1999), p. 555.
- Erkan Doğan, “Parliamentary Experience of the Turkish Labor Party: 1965–۱۹۶۹,” Turkish Studies, Vol. 11, No. 3 (2010), p. 320.
- Barış Ünlü, Mehmet Ali Aybar as a Political Thinker [Bir Siyasal Düşünür Olarak Mehmet Ali Aybar]. (Istanbul: İletişim, 2002), p. 190.
- Erkan Doğan, p. 316.
- پاسداران روستا شبهنظامیان تحت استخدام دولتاند که در میانه دههی ۸۰ تحت حکومتِ «حزب سرزمین مادری» تورگوت اُزال برپا شدند. این شبهنظامیان محلی میخواهند از روستاها در برابر حملات PKK دفاع کنند. چپ کُرد شدیداً این سیاست را به نقد میکشد، چراکه دولت با این سیاست، برادر را علیه برادر میشوراند.
- Dicle Koğacıoğlu, “Progress, Unity, and Democracy: Dissolving Political Parties in Turkey,” Law & Society Review, Vol. 38, No. 3 (2004), pp. 443-444.
- Aylin Güney, “The People’s Democracy Party,” Turkish Studies, Vol. 3, No. 1 (2002), p. 125.
- ‘PM Erdoğan Announced the Democratization Package’, Radikal, ۳۰.۰۹.۲۰۱۳.
- “Democratization Package Passes in the TBMM”, Al Jazeera Turk, ۰۲.۰۳.۲۰۱۴; “Turkish Parliament Adopts ‘Democracy Package,’ Goes to Recess”, Hürriyet Daily News, ۰۲.۰۳.۲۰۱۴.
- Ziya Öniş and Şuhnaz Yılmaz, “Between Europeanization and Euro-Asianism: Foreign Policy Activism in Turkey During the AKP Era,” Turkish Studies, Vol. 10, No. 1 (2009), p. 8.
- See Ertan Efegil, “Analysis of the AKP Government’s Policy Toward the Kurdish Issue,” Turkish Studies, Vol. 12, No. 1 (2011), p. 36.
- İMا TV (08.10.2013).
- حتی اگر «ریاستِ امور دینی» رسماً جمعخانهها را بهعنوان معابد مقدس یا مکانهای عبادت به رسمیت نشناسد، سازمانهای علوی-بکتاشی اغلب به دنبال این هستند که جمعخانهها بهعنوان عبادتگاههای متمایز پذیرفته شوند.
- نامزدهای مستل زا دیگر احزاب در ائتلاف پیشانتخاباتیِ چپِ کُرد شامل شرفالدین حالیس، رئیس پیشینِ حزب دموکراسی مشارکتی (KADEP) و لِوِنت توزل، رئیس پیشینِ حزب کارگر (EMEP) در سال ۲۰۱۱، همینطور اوفوک اوراس، رئیس پیشن حزب چپِ آزادیخواهِ «آزادی و همبستگی» (DPÖ) در سال ۲۰۰۷ میشد.
- See Tarık Oğuzlu and Mustafa Kibaroğlu, p. 587.
- “Kışanak: We Want a Share From Petroleum” [Kışanak: Petrolden Pay İstiyoruz], Al Jazeera Turk, ۱۲.۰۴.۲۰۱۴.
- See Andrea Volkens, Judith Bara, Ian Budge, Michael D. McDonald and Hans-Dieter Klingemann (eds). Mapping Policy Preferences from Texts: Statistical Solutions for Manifesto Analysts. (Oxford: Oxford University Press, 2013).
- Candidates of One Thousand Hopes, ۲۰۰۷ Election Manifesto.
- Ibid.
- Levent Gِnenç, “The Issue of Constitution in Parties’ Election Manifestos” [Siyasi Partilerin Seçim Bildirgelerinde Anayasa Konusu], Politika Notu, TEPAV, May 2011, N201140, p.5.
- BDP 2011 Election Manifesto.
- Peace and Democracy Party International E-Bulletin (08.07.2012), pp. 5-6.
- Selma Irmak, “Violence on Women Escalated up to the Assembly” [Kadına Şiddet Meclis’e Kadar Yükseldi], Özgür Gündem, 15.12.2012.
- Sebahat Tuncel’s written question text in the TBMM. 25.03.2010. No: 355, File no: 13475.
- Minister Kavaf: “Homosexuality a Disease” [Bakan Kavaf: “Eşcinsellik bir hastalık”], CNN Türk, ۰۷.۰۳.۲۰۱۰.
- “BDP’s Tan: We need a Middle East like union of states” [BDP’li Tan: Eyaletler birliği gibi bir Ortadoğu lazım], Radikal, ۲۲.۰۴.۲۰۱۳.
- Altan Tan, Kurds in the Changing Middle East [Değişen Ortadoğu’da Kürtler]. (Istanbul: اıra, 2011), pp. 111-134.
- İsmail Beşikçi, Thoughts on the Kurdish Intellectual [Kürt Aydını ـzerine Düşünceler]. (Istanbul: İBV, 2013). p. 30.
- رئیس حکومتِ خودگران کُرد در شمال عراق.
- Immanuel Wallerstein, 2013, “Turkey: Dilemma of the Kurds”, in Bülent Gِkay and Ilia Xypolia (eds.), Reflections on Taksim – Gezi Park Protests in Turkey, Keele European Research Centre.
- “The PKK Halted Withdrawing” [PKK اekilmeyi Durdurdu], BBC News in Turkish, ۰۹.۰۹.۲۰۱۳.
- “Jailed PKK Leader Vows Not to ‘Add Fuel to the Fire’”, Hürriyet Daily News, ۱۶.۰۱.۲۰۱۴.
- See Murat Somer, “Turkey’s Kurdish Conflict: Changing Context, and Domestic and Regional Implications,” Middle East Journal, Vol. 58, No. 2 (2004), pp. 235-253.
- See Ruşen Çakır, “The Peace and Democracy Party,” SETA Policy Brief, Vol. 52 (2011), pp. 22-23.
- “Davutoğlu: Diyarbakır Prison Atrocities Will Not be Experienced Again” [Davutoğlu: Diyarbakır Cezaevi Zulümleri Bir Daha Yaşanmayacak], Radikal, ۰۵.۰۹.۲۰۱۴.
- برای مثال، نامزد HDP برای شهرداری، سیری سورِیا اُندِر، بهخاطر آشفتهکردن حزب جمهوریخواه خلق و نامزدش در انتخابات استانبول، مصطفی ساریگول و سکوت دربرابر AKP و نامزدش، غدیر توپباش، مورد انتقاد قرار گرفت.
Murat Yetkin, “İşte Çalışıyor ya Muhalefet”, Radikal, ۰۶.۰۲.۲۰۱۴.
پینوشتهای مترجم:
[۱] این مقاله در سال ۲۰۱۴ منتشر شده است. ازاینرو، ممکن است برخی از تحلیلهای آن مبتنی بر دادههای قدیمی باشد.
[۲] «جمعخانه» به محل تجمع و عبادت دراویش علوی-بکتاشی ترکیه گفته میشود.
این مقاله ترجمهای است از:
Ödül Celep, “Can the Kurdish Left Contribute to the Turkey’s Democratization?” in Insight Turkey, Vol. 16, No. 3, 2014, pp. 165-180.