تکوین پدرسالاری: خاستگاه‌ها و فرضیه‌های نو

مقدمه‌ی مترجم

آن‌چه پیشِ رو دارید، ترجمه‌یِ فصل‌های اوّل و دوم کتابِ تکوینِ پدرسالاری (The Creation of Patriarchy) است. کّلِ کتاب ترجمه شده و امید است که به‌زودی امکانِ انتشارش فراهم گردد. لِرنِر، که خود از پایه‌گذارانِ رشته‌یِ دانشگاهیِ «تاریخِ زنان» است، در این پژوهشِ بلندمدّت می‌کوشد تا نشان دهد که چرا تاریخِ زنان ــ تدوین و تفسیرِ گذشته‌شان ــ برایِ رهاییِ ایشان ضرورتی بی‌چون‌وچرا دارد. به‌باورِ او زنان از مشارکت در تاریخ‌نگاری بازماندند. امّا، با این‌که زنان قربانیِ این محرومیت و سایرِ جوانبِ فرمانبریِ دیرپای‌شان از مردان بوده‌اند، خطایِ بزرگی است اگر آنان را صرفاً به‌چشمِ قربانی بنگریم: «برایِ درکِ وضعیتِ تاریخیِ زنان باید این را مفروض دانست که زنان عنصری ضروری و مرکزی در ساختنِ جامعه‌اند؛ آنان همواره بازیگران و کنشگرانِ تاریخ بوده‌اند. زنان در «تاریخِ مخلوق» نقش داشته‌اند ولی از شناختِ تاریخ‌شان و از تفسیرِ تاریخ، خواه تاریخِ خودشان خواه مردان، بازماندند. آنان به‌طورِ سیستمیک از خلقِ نظام‌هایِ نَمادین، فلسفه‌ها، علوم و قوانین محروم بوده‌اند.» لِرنِر تنشِ میانِ تجربه‌یِ تاریخیِ بالفعلِ زنان و محرومیت‌شان از تفسیرِ این تجربه‌ را «دیالکتیکِ تاریخِ زنان» می‌نامد. دیالکتیکی که زنان را در پویشِ تاریخی به‌جلو می‌رانَد. تضادِ میانِ نقشِ مرکزی و فعّالِ زنان در ساختنِ جامعه و حاشیه‌نشینی‌شان در فرایندِ تفسیر و تبیین، نیرویی پویا [دینامیک] است که زنان را به‌ مبارزه علیه وضع‌شان وامی‌دارد. بنابراین نقدِ فمینیستیِ مدرن ــ برعکسِ آنچه از دوبووار به‌بعد رایج بوده ــ باید تاریخمند باشد، و تاریخ برایِ اندیشمندِ فمینیست نه از چند قرنِ قبل بلکه از پیش از میلادِ مسیح می‌آغازد. تنها از این چشم‌انداز است که می‌توان تأخیرِ درازمدّت (بیش از ۳۵۰۰ سال) در آگاهی‌یافتنِ زنان از جایگاهِ فرودست‌شان در جامعه را فهمید و نیز «همدستیِ» تاریخیِ زنان در تقویت و تثبیتِ نظامِ پدرسالاری را تبیین و توجیه کرد.

.

برای دریافت کتاب بر تصویر زیر کلیک کنید

%d8%aa%da%a9%d9%88%db%8c%d9%86-%d9%be%d8%af%d8%b1