پروندۀ نوشتن

 

«نوشتن»

آیا نوشتن هم از آن دسته پرسش‌هاست که به سیاق سنت آگوستین در کتاب اعترافات‌اش وقتی در باب آن تأمل می‌کنیم علی‌رغم روشن و بدیهی بودن‌اش، غامض و دشوار می‌شود؟ آیا نویسندگان یعنی کسانی که مشخصا کار خود را نوشتن می‌دانند، در باب چیستی این مفهوم به این نتیجه می‌رسند که نوشتن (همچون «زمان» برای سنت‌ آگوستین) پرسشی است که اگر کسی درباره‌اش سوالی نپرسد می‌دانند چیست، اما همین که بخواهد در پاسخ به آن به شخصی توضیح دهند هر یک به نوبه‌ی خود به این نتیجه می‌رسند که «چیزی از آن نمی‌دانم»!

به‌راستی نوشتن از کجا آغاز می‌شود؟ میل به انجام‌اش که هم فرامی‌خواند و هم پس می‌زند، هم لذت می‌بخشد و هم عذاب می‌دهد، کجا فرو می‌نشیند؟ اصلا آغاز و پایان و فرونشستنی برایش هست؟ نوشتن چگونه امکانات خود را محقق می‌کند؟ نوشتن چگونه ناممکن می‌شود؟

این پرونده سودای پرسیدن از نوشتن دارد. این پرونده تا ابد می‌پرسد و لابه‌لای پرسش‌هایش نوشته می‌شود. اینجا با هم از نوشتن می‌نویسیم. از نوشتن می‌گوییم. از امکانات‌اش، از آداب‌اش، از فضایی که در برابرمان می‌گشاید، از دعوت‌اش، از سرپیچی‌هایش، از وسوسه‌هایش خواهیم گفت. این فضا را گشوده‌ایم تا از نوشتن بنویسیم. پس این فضا همچون خود نوشتن آغاز و پایانی نخواهد داشت.

 

فهرست پرونده

سیاه‌مشق (به یاری «تکینک نویسنده در سیزده تز» از والتر بنیامین)