درباره‌ی نظریه‌ی دیدگاه فمینیستی

برای دریافت کتاب بر تصویر بالا کلیک کنید!

مقدمه

تقدیم به زنان و مردانِ کارگر

و به نانسی هارتسوک

آثارِ فمینیست‌هایی که خود را متعلق به رویکردِ دیدگاهِ فمینیستی می‌دانند، به‌شکلی پراکنده به فارسی در آمده است. وضعِ بسط‌وشرحِ نظراتِ آن‌ها نیز همین‌گونه است. گویا صرفاً بنا به اقتضائاتی گذرا به آثارِ پایه‌ایِ این نظریه‌پردازان توجه شده است. به هر حال، این‌جا و آن‌جا می‌توان به آثاری ترجمه‌ای یا تألیفی اشاره کرد که می‌توانند زمینه‌ی آشنایی با این نظریه را فراهم کنند. یکی از مقالاتِ کتابِ مدرنیسم و پسامدرنیسم (نشر نی، ۱۳۸۱) با عنوانِ از تجربه‌گرایی فمینیستی تا شناخت‌شناسی‌های دارای دیدگاه فمینیستی درواقع فصل ششم از کتاب مهمِ ساندرا هاردینگ با عنوانِ مسئله‌ی علم در فمینیسم است؛ کتابی با عنوان معرفت‌شناسیِ فمینیستی از دیدگاه لیندا مارتین آلکوف (انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، ۱۳۹۱) به قلم مریم روایی به چاپ رسیده است که به نظرات آلکوف می‌پردازد؛ فصلی از کتاب زنان و نظریه‌ی اجتماعی و سیاسی (نشر شیرازه، ۱۳۸۹) نوشته‌ی جانیس مک‌لافین با حمیرا مشیرزاده به نظریه‌ی دیدگاه می‌پردازد؛ پایان‌نامه‌ی مریم نصر به‌تمامی به نظراتِ ساندرا هاردینگ اختصاص یافته است؛ کتابی از دانا هاراوی با ترجمه‌ی امین قضایی به چاپ رسیده است و نمونه‌های دیگری که این‌جا و آن‌جا سهمی در شناساندن این نظریه داشته اند. اما با وجود این آثار، هنوز متن‌های پایه‌ایِ بسیاری از متفکران این نظریه به فارسی در نیامده اند. مقالاتی که در کتابِ کشفِ واقعیت (discovering reality) گرد آمده اند، اهمیتی اساسی دارند که همین مقاله‌ی نانسی هارتسوک هم از میان آن‌ها برگزیده شده است. یا کتاب نظریه‌ی دیدگاهِ فمینیستی (The Feminist Standpoint Theory Reader) که مجموعه‌ای از مقالاتِ بسیار مهم درباره‌ی این نظریه‌ و به دستِ ساندرا هاردینگ ویراستاری شده است. به‌ هر حال، قصدِ من از ترجمه‌ی این مقاله‌ی مشهور و اثرگذار نانسی هارتسوک سهیم‌شدن در شناساندنِ متن‌های پایه‌ای نظریه‌ی دیدگاه به خوانندگانِ فارسی‌زبان است. در میانِ همه‌ی این متن‌ها و نوشته‌ها، مقاله‌ی هارتسوک چه از نظرِ استدلالی و چه از نظرِ تاریخی راهگشا و پیشتاز بوده است. کاری هارتسوک اهمیتی تام برای فهمِ چارچوبِ نظریِ نظریه‌ی دیدگاه دارد. هارتسوک، به‌خاطرِ کارهای برجسته‌اش در معرفت‌شناسی و نظریه‌ی دیدگاه و ادغام آن با نظریه‌های ملانی کلاین درباره‌ی روان‌کاوی و بحران ادیپی شناخته می‌شود. نظریه‌ی دیدگاهِ او همان‌طور که در این مقاله آمده است، از این هسته‌ی نظریِ مارکسیستی برآمده است که پرولتاریا دارای چشم‌اندازِ متمایزی نسبت به روابطِ اجتماعی است که دست‌یابی او را به حقیقت ممکن می‌کند و چنین چشم‌اندازی برآمده از جهانِ واقعی و شرایطی است که او در آن‌ها قرار دارد. او همین منظر یا دیدگاه یا چشم‌اندازِ متمایز را هم به زنان نسبت می‌دهد و می‌کوشد از طریقِ واکاوی شرایطِ واقعی و جهانی که زنان در آن می‌بالند و به آن تداوم می‌بخشند، وجودِ چنین دیدگاهِ متمایز و «نزدیک‌تر به حقیقت»ی را اثبات کند. نوشته‌ای را که به دنبالِ مقاله‌ی هارتسوک آورده ام، درواقع شرح‌وبسطِ استدلال‌هایی است که نظریه‌ی دیدگاه از طریقِ آن‌ها خود را متمایز می‌کند. امیدوارم این نوشته‌ بتواند تا حدی زمینه و زمانه‌ی نظریه‌ی دیدگاه را بنمایاند و به کار آید.

در بی‌خبریِ کامل، بعد از نوروز، پیامی را برای نویسنده فرستادم تا از او برای ترجمه‌ی این مقاله اجازه بگیرم. در کمال تأسف، فهمیدم که نانسی هارتسوک در آخرِ اسفند سال گذشته (۲۸ اسفند ۱۳۹۳ و ۱۹ مارس ۲۰۱۵) درگذشته است.

به هر حال، ترجمه‌ی این اثر را به او تقدیم می‌کنم که دستاوردهای نظری‌اش نه تنها برای نظریه‌ و جنبشِ بین‌المللیِ فمینیستی اهمیتی فوق‌العاده داشته بلکه فکر می‌کنم می‌تواند اثری ماندگار بر جنبشِ زنان در ایران داشته باشد و پایه‌ی نظریِ قدرتمندی برای آن فراهم کند. امیدوارم ـ هم‌چنان که او خود تأکیدِ بسیار داشت ـ ترجمه‌ی این مقاله‌، بتواند اهمیت و اولویتِ یکتای زندگی را بر مرگ نشان دهد.

ر. آ.

دهم خرداد ۱۳۹۴